مارا از شیطان نجات بده
سلام صاحابه زمین و آسمونا....خیلی برام سخته برات توضیح بدم...این چند مدت خیلی عذاب کشیدم ...از کسایی که اصلا هنوزم باورم نمیشه که همونان که یه روزایی برام بهترین بودن...تهمت شنیدم...توهین شنیدم...تحقیرکشیدم...آبرو که حرفشو نزن...میدونی خدا؟...اصلنش یه حرفایی شنیدم که روم نمیشه بهت بگم...خودت بهتر از همه میدونی...به قول فاز بالاها قضاوت شدم...یک متهم در برابر ده قاضی..حالا ده تا شاید کمتر ....قبول دارم بد حرف زدم...ولی خودت که بهتر میدونی...نمی تونم بیشتر مواقع خودمو کنترل کنم...یه کاری میکنم که اونلحظه به نظرم بهترین کاره ولی دو لحظه بعد میبینم تر زدم سلطنتی...میدونی خدا؟...همش سعی میکنم یه جورایی همه چی رو درست کنم...ولی انگار دارم با دیوار حرف میزنم...هیچی نمیفهمن...میفهمن ولی نمی فهمن...اصلا خدا توی ثابت کردن وجود خارجی داشتن خودم موندم....خودت که یادته یه بار یه دوستی بهم گفت..(تو یه برنامه کامپیوتری هستی که داری با من حرف میزنی)آخه من به اینا چی بگم؟...هان؟...اصلا من هنو بعضی چیزای جدول ضرب یادم میره.....عزیزی یه بار بهم گفت(تو یه موجود فضایی هستی که داری روی من تحقیق به عمل میاری)منم دمشو گرفتم یه کوچولو سربسرش گذاشتم..ولی آخه خداجون کجای من شبیه قورباقس....بهرحال...تا حالاکه هوای مارو داشتی ای ول داری....ازین به بعدشو دیگه من نمیکشم...خودت مثل همیشه یه کاریش بکن........زت زیاد..........هانی هستم......................مرسی
|